انعطاف پذیری آگاهانه : افراد انعطافپذیر به طور کلی با شکستها در میافتند، و از آنها به عنوان فرصتی برای یادگیری و اصلاح خود استفاده میکنند.
پذیرفتنِ واقعیت
یک مؤلفهی مهم انعطافپذیریِ آگاهانه پذیرفتنِ واقعیتِ وضعیتمان است، حتی اگر وضعیتی هولانگیز یا دردناک باشد. برای این که به طرز مؤثر، مسئلهمحور، و هدفمند بردباری نشان دهیم، باید چشمهایمان را «کاملاً باز» نگه داریم و، به جای نادیده گرفتن موانع احتمالی، به آنها توجه کنیم. طفرهروی و انکار به طور کلی سازوکارهایی زیانبارند که تا مدتی میتوانند به افراد کمک کنند، اما در نهایت به شکل مانعی در مسیر رشد ما عمل میکنند، و توانایی ما برای حلِ عملیِ مسائل را دچار اختلال میکنند.
«پذیرش» در مباحث علمی به عنوان یک عنصر کلیدی برای تحمل شرایط بسیار تنشزا مطرح میشود. شواهد این بحث در میان بازماندگان بلایای زیستمحیطیِ شدید و شرایطی که زندگی آنها را تهدید کرده است، افراد بزرگسالِ بسیار موفقی که در یادگیری کمتواناند، و افرادی که دچار اختلالهای جسمی و روانی مختلفاند دیده شده است.
تحقیقی که پژوهشگران، اندکی پس از حملهی تروریستی یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱، در آمریکا انجام دادند از کاهش نشانگانِ تنشهای ناشی از ضایعهی روانی در افرادی حکایت دارد که آن وضعیت را پذیرفته بودند. یک تحقیق در مورد مادرانی که فرزندانشان دچار سرطانهای مرگبار بودهاند و تحت جراحی پیوند استخوان قرار گرفتهاند نیز نشان میدهد که آنهایی که این وضعیت را پذیرفتهاند کمتر نشانی از افسردگی به نمایش میگذارند.
ارزیابی مجدد آگاهانه
عامل دیگری که در انعطافپذیری مؤثر است تواناییِ ارزیابیِ دوبارهی وضعیت است – این مهارت را «ارزیابی مجدد آگاهانه» مینامند. چند سال پیش، هنگامی که روی پیامدهای روانی و عصبی هولوکاست و نسلکشی نازیها تحقیق میکردیم، یکی از همکاران ما از یکی از بازماندگان سالخوردهی اردوگاههای مرگ پرسید که آیا تا به حال، خوابی دربارهی تجربیاتی که در آنجا داشته دیده است.
آن زن پاسخ داد: «آه بله. خواب دیدنم در مورد آن روزها اصلاً تمامی نداشته است. همین چند شب پیش هم خوابش را دیدم.» همکار ما به او گفت: «خدای من! این که هنوز، بعد آن همه سال، کابوسش را میبینید حتماً وحشتناک است.» و زن پاسخ داد: «آه، نه. عیبی ندارد. عیبی ندارد چون وقتی بیدار میشوم، میفهمم که الان اینجا هستم، نه آنجا.»
برای این که ارزیابیِ دوباره و مثبتی از ماجراها داشته باشیم، باید برای رویدادها، وضعیتها و / یا باورهای بیهوده یا منفی، به دنبال معنای دیگری بگردیم که مثبت باشد. آلیسون تروی و آیریس ماوس، روانشناسان دانشگاه دنور، با مرور مطالب علمی و جامع در مورد استراتژیهای آگاهانهی تنظیم احساسات، به این نتیجه رسیدند که ارزیابی دوباره و مثبتی که آگاهانه انجام شود، با تأثیری که بر احساسات منفی خواهد گذاشت، انگیزهای برای انعطافپذیر بودن میشود.
به طور مشخصتر، ارزیابیِ دوبارهی معنای یک رویدادِ تنشزا، و یافتن معنایی برای آن که کمتر منفی یا بیشتر مثبت باشد، واکنشهای احساسی به رویداد را تغییر خواهد داد و در نتیجه با واکنشی سازگارتر و انعطافپذیرتر مواجه خواهیم بود.
آدمهای انعطافپذیر در شیوهی نگاهشان به چالشها و در واکنش به تنشها نرمش نشان میدهند. آنها، بسته به شرایط، از یک شیوهی مواجهه به شیوهای دیگر تغییر روش میدهند. وقتی که نمیتوانند وضعیتی را تغییر دهند، آن را میپذیرند؛ از شکستها درس میگیرند؛ از احساسات خود برای برانگیختن حس همدردی و شجاعت استفاده میکنند؛ و مصیبتها را فرصتی به شمار میآورند که باید به دنبال کشف معنای آن باشند.
Steven Southwick, ‘To Be Resilient, Face Tragedy with Humour and Flexibility’, Aeon, 13 July 2018